کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه سن داره

بابا و پسرش

دلنوشته مامان مینا برای پسرمون

روزهای آخریست که در وجود من نفس میکشی...   دلم برای این روزها تنگ میشود ،برای یکی بودنمان   دلم برای روزهای هم نفس بودنمان تنگ میشود ،روزهای با هم اینگونه بودن   دلم برای روزهای سخت و شیرین انتظار تنگ میشود ،روزهای بی قراری برای دیدنت   دلم برای قلب کوچکی که در دلم میتپد تنگ میشود،دلم برای شیطنت های کودکم تنگ میشود. دیگر چیزی نمانده ...دیگر چیزی نمانده تا با آمدنت مرا واژه ی شور انگیز مادر بنامند...   نفسم برایت ،زندگیم به پایت ،وجودم فدایت   دوستت دارم...   ...
28 آبان 1390

سالگرد ازدواج ما و روز تولد شما

سلام بابایی.خوبی عزیزم؟ چه خبرا پسرم؟ خوش می گذره؟ من و مامانت هم خوبیم.دیروز یعنی ٢٦ آبان ماه اولین سالگرد ازدواج من و مامان مینا بود. پارسال من و مامان مینا توی همچین شبی که همزمان بود با عید قربان عروسی کردیم. عروسیمون هم اصفهان بود. همه خانواده من بودند و از خانواده مامان مینا به جز اعضای درجه یک فامیل که همون پدر و مادر و خواهر و برادرند که بودند یکی از عموهای مامانت که شوهر خاله مامان مینا میشه، سه تا از خاله ها به جز همون خاله ای که زن عموی مامان مینا میشه، و سه تا از دایی ها به اضافه دو تا از دختر خاله های مامان مینا اومده بودند. خیلی باحال بود. یکی از همکارای مامان جون شما یعنی مامان من که با هم کارمند بهزیستی بودند و بعدش هم م...
27 آبان 1390

سایت استخدام

سلام به همه مامان و باباها. این آدرس سایتیه که توش استخدام ها را می زنه.اگه مامان یا بابایی دنبال کار دولتی می گرده این سایت خیلی خوبه و به درد می خوره.الانم شرکت برق و بعضی از بانک ها استخدام دارند. مراجعه کنید بد نیست.   http://banki.ir/estekhdam-bankha ...
21 آبان 1390

دوکلام حرف چرند...

سلام پسرکم.گل پسرم.تاج سرم.آقا کیانم.خوبی بابایی؟چه خبرا؟خوش می گذره عزیز دلم؟بابایی خیلی دلم می خواد بیام برات بنویسم.اما چه کنم که مدتیه سرم به شدت شلوغه و حتی درست نمی تونم فیسبوکمو چک کنم.شاید روزی نیم ساعت.آخه نزدیک محرمه و سر ما هم به شدت شلوغه عزیزم. همایش پشت همایش و کلی برنامه و کار. از طرفی تمام کارهای نشریه ستاد افتاده گردن من و من هم وقتی میرم خونه از خستگی می خوابم تا اینکه مامان مینا به زور منو از خواب بیدار کنه که اون موقع هم شبه. خانم مامان مینا هم که ماشالا وقت خودشو پر کرده.روزها که من نیستم اینترنت و شبها هم که اینترنت مال منه یا مسابقه رقص می بینه، یا آکادمی را می بینه، یا می شینه آت و آشغالهای ضرغام تی وی را می بینه. اگه...
17 آبان 1390

پسرخاله جدید کیانم

سلام بابایی.خوبی پسرم؟چه خبرا؟چون کار دارم و دستم بنده فقط سریع میگم پسر خاله نغمه و داداش دانیال امروز به دنیا اومد و اسمش هم بردیاست.خیلی هم نازه. مبارکت باشه پسرم پسرخاله جدید. ان شاءالله تقریبا یک ماه دیگه هم خودتو می بینیم عزیز دلم. دوستت دارم بوس بوس فعلا خدانگهدار و به امید دیدار ...
7 آبان 1390

خدایا به امید تو...

خدا برای تو می نویسم. برای تو که به هر دردی آگاهی و از هر خبری خبر داری. برای تو می نویسم که از دل همه با خبری و عالم مکنونات قلبی. خدایا برای تو می نویسم، برای تو که دستانت بالای هردستیه. برای تو که بدون اراده تو برگی از درختی نمیفته و با اراده کوهی جابجا میشه. خدایا ازت خواسته های خیلی زیادی دارم که خودت میدونی. اما الان فقط یه خواسته دارم. پسرم سالم باشه. همین و بس. خدایا من پسرم را سالم از تو می خوام. تو را به فاطمه زهرا و علی اصغر حسین قسمت میدم پسر من و همه بچه هایی که مامان و باباهاشون چشم امید به سالم بودنشون دارند، صحیح و سالم به دنیا بیان. خدایا تنها امیدم تویی. همه امیدم تویی. خدایا نا امیدم نکن. یادت باشه خودت گفتی «ا...
27 مهر 1390

دعا کنید برای همه نی نی ها

سلام پسرم. خوبی بابایی؟ چه خبرا عزیز دلم؟ خوش می گذره بهت؟ پسرم چند وقتیه که بابایی نگرانه و همین نگرانی باعث شده دلش بگیره و ناراحت بشه. ناراحتی منم از ترسه.ترس از اینکه نکنه خدای نکرده خدا بخواد منو امتحان کنه و زبونم لال و خدای نکرده شما سالم به دنیا نیای. به خدا از گفتن یا نوشتنش هم ترس و واهمه دارم و الان که اینو می نویسم بغض سنگینی به گلوم فشار میاره. پسرم من تورو فقط از خدا صحیح و سالم می خوام. یعنی فقط از خدا می خوام که ان شاءالله صحیح و سالم به دنیا بیای و بزرگ بشی. نه تنها شما که همه نی نی های دنیا. در آخر بگم من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم اونقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
27 مهر 1390

نیمچه گزارش جمعه

سلام پسرم گل پسرم تاج سرم. خوبی بابایی؟ چه خبرا؟ خوش می گذره عزیز دلم؟ عارضم خدمت پسرک گل به سر تاج سرم که امروز جمعه هست و ما هم توی خونه و از تعطیلی بهره مند و ملالی نیست جز دوری شما که از این فراق حتی خامه ی جان بی تاب گردیده و سر به بیابان دل نهاده و آواز غم شیخ دیار شیراز سر می دهد که: فراق نامه ٔ سعدی به هیچ گوش نیامد که دردی از سخنانش در او نکرد سرایت اینم تاثیرات لیسانس ادبیات بابایی. می خوام انشاءالله ادامه هم بدم با دعای پسرم البته. خب بریم سر اصل مطلب. امروز که جمعه هست با مامان مینا آشپزخونه کوچول موچولوی خونه را ریختیم بیرون و یه حال اساسی دادیم بهش و آشپزخونه تکونی کردیم. دیشب هم که با خانواده مامان مینا رفتیم پارک و من...
23 مهر 1390