کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه سن داره

بابا و پسرش

بدون عنوان

1397/2/8 12:06
نویسنده : حمید
873 بازدید
اشتراک گذاری

">سلام

">امروز یادم اومد که من هم روزگاری وبلاگی برای کیان ساخته بودم و یادگاری هایی اینجا میذاشتم. سری زدم و دیدم آخرین بار سه سال و نیم پیش برای تولد کیان مطلب گذاشته بودم. برای کیانی که 3 سالش شده بود و امروز بیشتر از 6 سال از عمرش گذشته. برای کیانی که پیش از به دنیا اومدنش اینجا مطلب میذاشتم و امسال باید بره مدرسه.

">ناگفته نماند که توی این تقریبا 7 سالْ تنها کیان نبود که رشد کرد و بزرگ شد. من هم پا به پای کیان بزرگ شدم. امروز که خودم رو توی آینه نگاه می کنم، می بینم دیگه اون حمید 7 سال پیش نیستم. خیلی تفاوت کردم. خصیصه های کمی از 7 سال پیش در وجودم مونده. البته جز این هم نباید باشه؛ که من پدرِ پسری هستم که مانند هر پسر دیگه ای از پدرش الگو برداری می کنه. رفتارهای پدرش رو توی ذهنش ذخیره می کنه و هر اتفاقی که توی زندگیش میفته و هرکاری که انجام میده، چرایی و چگونگیش رو ارجاع میده به رفتارهای پدر! یعنی پدر،در اصل رفرنسی برای پسرش محسوب میشه. حالا من پدر اون پسر هستم. پدرِ کیانِ بابا!

">کیان دندوناش افتاد! امسال باید بره کلاس اول! باهم بازی می کنیم؛ دعوا می کنیم؛ می خندیم؛ خاطره میگیم؛ ازم می خواد براش کتاب بخونم؛ ببرمش دریا و استخر.

">خلاصه اینکه پسرم بزرگ شده!

آپلود عکس

آپلود عکس

آپلود عکس

آپلود عکس

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان صدرامامان صدرا
8 اردیبهشت 97 15:34
محبت